امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

ماه پیشونی

کوچه خاطرات ۱۰

ماه دهم زندگی روزا چقدر زود گذشت دیگه وقت اون رسیده که مامان بره سر کار وچندساعتی رو دور از هم باشیم. تو این ماه حسابی شیطون شدی وکلی منو اذیت می کنی. به اسباب بازیا علاقه نشون نمیدی مدام از میز تلویزیون آویزونی. دوست داری راه بری وخیلی تلاش می کنی با کمک گرفتن از وسایل وایسی راه بری وتعادل نداری و می خوری زمین. واژه های مامان و بابا رو چندبار تکرار کردی . 9ماه و28 روزگی بای بای کردن رو یاد گرفتی. 9ماه و29 روزگی دست زدن رو یادگرفتی. عاشق لباسشویی هستی وقتی که روشنه میری میشی پیشش ونگاش می کنی هر از گاهی هم چندتا جیغ میزنی وباهاش دعوا میکنی نمیدونم چرا. علاقه وافری به سیم و تبلت و کنترل تلویزیون و کیبورد و ...
12 فروردين 1394

نوروز امسال

نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش بحال روزگار، خوش بحال چشمه ها و دشت ها خوش بحال دانه ها و سبزه ها ، خوش بحال غنچه های نیمه باز   فصل بهار از راه رسید و تو برای اولین بار بهار و نوروز رو تجربه می کنی وما هم شرینی حضور کودکی دلبند رو در کنار سفره هفت سین امسال. خدا رو شکر به خاطرات تمام شیرینی های که به زندگی ما بخشیده. هزاران هزار بار شکر عزیزم : امسال لحظه سال تحویل رو خونه مادر جون بودیم و کنار مادرجون و عمه ها و عموجون سال رو تحویل کردیم .اما لحظه تحویل سال ساعت 2 صبح بود وتو خواب بودی ودلم نیومد بیدارت کنم: اینجام هم با سفره هفت سین خونه خودمون مشغول بازی هستی.برای اینکه توی وروجک خرابش نکنی مجبور ش...
11 فروردين 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه پیشونی می باشد